یکی از تجربه های جالب دوران قرنطینه، کتابخوانی دونفره در خانه ی ما بود. یک کتاب را برمی داشتیم و هر کدام بخشی از آن را برای دیگری می خواند. و البته بیشتر وقت ها جان می خواند، چون صدایش قشنگ تر است. یک کار ِجالبتری هم انجام دادیم؛ از خودمان فیلم گرفتیم. صدایمان را ضبط کردیم و بعدش نشستیم به تماشای خودمان. خودمان را گوش کردیم!! حس ِخیلی عجیبی داشت. لااقل برای من که اینطور بود! انگاری تازه خودم را می دیدم. از چشم دیگری به خانه مان، رفت و آمدمان، چای خوردن و خندیدن و شوخی کردنمان نگاه کردم. اصلا انگاری تازه داشتم حضور خودمان را روی این کره ی خاکی لمس می کردم! راستش نمی توانم حسم را درست بگویم. خواستم به شما هم پیشنهاد کنم از خودتان در حالت عادی، بی هیچ آمادگی قبلی، فیلم بگیرید. در طول کارهای روزمره؛ همین رفت و آمدهای توی خانه، بگذارید دوربین تان یک ناظر ساکت و ساکن توی خانه تان باشد و بعد بنشینید به تماشای خودتان!... صدای تان را همینطور بی هوا ضبط کنید... گفتگوهای عادی روزمره تان را و بعد به خودتان گوش کنید... آنوقت شاید حرف و حس مرا بهتر درک کنید! وزن ِبودنتان را بیشتر احساس کنید.

 

نقاشی از ایمان افسریان