یوهانس ورمیر موقعیت اش را به عنوان یک هنرمند بزرگ مدیون یک نکته است. او می داند جزئیات مهم را چگونه ثبت کند.

زنی با لباس آبی نامه می خواند - اثر : یوهانس ورمیر 1663 (Johannes Vermeer)

 

زنی که در این اثر حضور دارد می توانست حالت های متفاوتی داشته باشد. مثلا حوصله اش سررفته باشد، اوقاتش تلخش باشد، درگیر کاری باشد، شرمزده باشد یا بخندد. حتی می شد او را به شکل های مختلفی نقاشی کرد. ولی ورمیر "لحظه و موقعیت خاصی" را برای او انتخاب کرده است؛ زمانیکه ناخودآگاه تحت تاثیر و در حال فکر کردن به کسی یا مسئله ای در دور دست است.

ورمیر با ساختن موقعیتی از سکوت و سکون، زن را در حالتی از جذب شدگی تصویر می کند. در کادر تصویر ِاو، همه چیز در حالتی از سکوت و سکون قرار دارد و زن کاملا در متن نامه ای که در دست دارد غرق شده است. به حالت دستانش نگاه کنید؛ با انگشتان کمی مشت شده، حالتی کاملا شخصی دارد. حتی از گوشه ی لب های کمی بالا رفته اش می توانیم به حالت مجذوب شدن او در نامه بیشتر پی ببریم. نیم رخ زن در مقابل نقشه ای قرار دارد که دقیقا هم رنگ صورت اوست. انگار ذهنش درگیر جایی در آن نقشه است. نور شفاف تابیده شده بر روی صورت او این حس را القا می کند که ذهنش دارای عاطفه ای معتدل و شفاف است. همه ی این ها فقط ثبت چهره ی یک زن نیست بلکه تصویری از او در حالتی خاص است. ما فقط او را مشاهده نمی کنیم، متوجه نکته ی مهمی درباره ی او می شویم.

 

پی نوشت: 

این مطلب برداشتی از کتاب "هنر چگونه زندگی شما را متحول می کند؟"

اثر: آلن دوباتن و جان آرمسترانگ و ترجمه ی گلی امامی است.