انقلاب از سر ِشکم سیری و علافی رخ می دهد و یا ریشه در فقر و فکر دارد؟

دستاورد بشر، مادامی که خودکامانه در جستجوی لذت و پیروی خوی حیوانی ِخود است، چه چیزی می تواند باشد؟

و آیا عقل و عشق، مفاهیمی فانتزی هستند که در ِدکان هر عطاری ببری، دو زار کف دستت نخواهد گذاشت؟

 

 

و در آخر؛ رشد و تعالی بشر از چه راهی قابل دستیابی ست؟ پایبندی به اصول کلاسیک و عقایدی که در پس هزاران سال همزیستی بشر رخ داده؟ و یا پشت پا زدن به هر چه که از گذشتگان به یادگار مانده و در هم شکستن تمام قواعد بشری و بازگشت به ابتدای تاریخ؟!

اینها سوالاتی هستند که در پسِ بیشمار سکانس های کشنده ی این فیلم (به زعم خودم) به مغز ما هجوم می آورند. دیدن این فیلم را به خاطر محتوای بیش از حد اروتیکش به کسی توصیه نمی کنم. این فیلم محصول 2003 انگلیس و فرانسه به کارگردانی برناردو برتولوچی می باشد. فیلم روایتگر شرایط سیاسی و اجتماعی پاریس در سال 1968 است؛ دوران بیداری سیاسی و آزادی های بی سابقه ی فردی و اجتماعی!... همزمانی دیدن این فیلم با درگیری های اخیر پاریس، برایم جالب بود. و ناخواسته انقلاب فرانسه و روند طی شده ی آن را با انقلاب خودمان مقایسه می کنم!